یاس کوچولو

  • خانه 

خاطرات کودکی

01 آبان 1401 توسط زينب موسوي

گاه درمیان خاطرات لحظه‌ای گم میشویم

آنقدر از این دنیامحومیشویم که خود را میان کوچه‌‌ای که پیچک‌ها بر شانه‌های دیوارپیچ خورده و قامت راست کرده‌اند.

آنجا که گنجشک‌ها لابه لای شاخه‌های انار برای انجیرها قصه تعریف میکردند.

نسیم گیسوان زندگی را شانه میزد و باد برگ‌های خزان زده‌ی خانه‌ی مادربزرگ را جارو میزد.

 

روح و جانمان را زیر سایه‌سار درختی کهن‌سال غرق در بوی عطرمشهدی چادرنمازمادر خفته بر بالشتی از مخمل قرمز نرم با تورهای سفید که گوشه‌هایش را زینت میداد آسوده و رها ازغم پیدا می‌کنیم.

اشک چشم‌هایمان را شستشو می‌دهد.

کاش میشد دنیا را باز با چشم زیبای کودکانه دید.

دلنوشته زینب موسوی

#خاطرات کودکی

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

یاس کوچولو

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس