یاس کوچولو

  • خانه 

دلنوشته چادرم

30 مهر 1401 توسط زينب موسوي

ناگفته‌های بسیارازتودارم.

از روزهایی که بادچون کودکی بازیگوش برگوشه‌ات چنگ میزد و روزی که خورشید به زیرسایه‌ات پناه میبرد.

درآن کوچه‌های تنگ که دلم از ترس دام چشمی هوس آلود به بودنت آرام میگرفت.

نخ‌به نخ به دور قامتم تنیدی تا توطئه‌های نخ‌نماشده‌ی دشمن خم به ابرویم نیاورد و سیاهی رنگت، برق دندان‌های تیزکرده‌ و چنگال‌های برافراشته‌ی روبه صفتان،کرکس وجود را تیره کرد.

من باافتخار هرروز تو را محکم‌ترازقبل دردست میفشارم.و با درخشش سیاهی رنگت دنیام را زیباخواهم کرد..

من چادرم را دوست دارم🤗

زینب موسوی.دلنوشته

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

یاس کوچولو

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس